از خاطرات دوران كودكيم، چگونگى مراسم عزادارى امام حسين(ع) در ماه محرم، در مسجد روستايمان است. در روستاى ما مسجد كوچكى بود كه هر سال ده شب در ماه محرم، مراسم روضه خوانى در آن بر پا مىشد. پدرم علاقه خاصى به روضهخوانى حضرت سيدالشهداء (عليهالسلام) داشت و در برگزارى اينگونه مراسم بسيار تلاش مىكرد. ارتباط من با مسجد در همان سنين كودكى از همين مراسم عزادارى، بخصوص سينه زنیهاى روزهاى تاسوعا و عاشوراى آقا اباعبدالله الحسين(ع) آغاز شد. من واقعاً اين مراسم را دوست داشتم و با آنكه چهار يا پنج سال بيشتر نداشتم در روضه خوانیها شركت مىكردم. مسجد روستاى ما 20 يا 30 متر بيشتر مساحت نداشت؛ در مقابل آن، دو درخت چنار بود كه جوى آبى از جلوى آنها عبور مىكرد. در كنار اين دو درخت، جعبهاى قرار داشت كه بر روى آن قند خرد میكردند و اين وضعيت، صميميتى به آن مسجد داده بود كه از ياد نرفتنى است. اكنون كه سالها از آن روضه خوانىها و مراسم عزادارى روستا مىگذرد، با شروع ماه محرم خاطراتش برايم زنده مىشود و احساسى معنوى به من دست مىدهد.